اندر احوالات 1
چهارشنبه بود که رایانه عزیزمان ترکید و امروز بعد چهار روز از خونه آبجی آن شدم..
امروز رفتم نمایشگاه..خوب بود بهتر از پارسال ..منظورم خلوتی بودنشه جمعیت بیکار هم کمتر بودن...شش هفت تایی کتاب خریدم دل خیلی کتاب میخواست بعضی ها قیمتش بالا بود ترجیحتا قرض میگیرم و میخونم..
فقط یه روز مونده یعنی میشه ...
حالم گرفته شدا میگن حاجی میخواد نیمه شعبان بره کربلا..منم بطلب..
هذا من فضل ربی